English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8491 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
file management program U برنامه مدیریت فایل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
file management U مدیریت پرونده
file management U مدیریت فایل
file management U مدیریت پرونده ها
memory management program U برنامه مدیریت حافظه
database management program U برنامه مدیریت پایگاه داده ها
project management program U برنامه مدیریت پروژه
flat fuiile database management program U برنامه مدیریت پایگاه دادههای تک فایل
program file U فایل برنامه
management U سرپرستی
management U اداره
management U هدایت یا سازماندهی
management U اجرا و نگهداری شبکه
management U برنامه ریزی
management U سازماندهی
management U ترتیب
management U مدیریت
management U مدیران کارفرمایی
management U ship leader
management U property endowed the affairsof the of تولیت عین موقوفه
management U حیله
management U حل و عقد
management U مدیریت وریاست حسن تدبیر
personnel management U مدیریت استخدام
industrial management U مدیریت صنعتی
personnel management U اداره کردن پرسنلی
personnel management U مدیریت پرسنلی
watershed management U کلیه عملیات مربوط به اصلاح و نگهداری و بهره برداری از انجیرها
watershed management U ابخیزداری
wildlife management U مدیریت حیات وحش
watershed management U انجیرداری
management board U کمیته مباشر [شرکت سهامی]
board of management U کمیته مباشر [شرکت سهامی]
management group U ائتلاف تجاری
management group U ائتلاف چند شرکت
job management U مدیریت برنامه
operational management U مدیریت عملیاتی
ownership and management U مالکیت و مدیریت
inventory management U مدیریت موجودی
task management U مدیریت وفیفه
memory management U مدیریت حافظه [علوم کامپیوتر]
database management U مدیریت پایگاه داده ها
scientific management U مدیریت علمی
supply management U مدیریت عرضه
demand management U مدیریت تقاضا
resource management U مدیریت منبع
facilities management U مدیریت امکانات
record management U مدیریت رکوردها
record management U مدیریت مدارک
data management U مدیریت داده ها
task management U مدیریت کار
production management U مدیریت تولید
game management U شکاربانی
game management U شکارداری
career management U مدیریت مشاغل
career management U مدیریت تهیه تخصصهای نظامی
financial management U مدیریت مالی
concurrency management U مدیریت همزمانی
configuration management U مدیریت پیکربندی
materiel management U مدیریت اقلام
management expenses U مخارج اداری
management expenses U مخارج مدیریت
memory management U مدیریت حافظه
management coding U سیستم کد بندی و علامت گذاری کالاها و ذخایر از نظرمدیریت توزیع
management accounting U تهیه حساب جهت مدیران
materiel management U مدیریت اماد
monopoly management U مدیریت انحصاری
materials management U مدیریت مواد
management graphics U مدیریت گرافیک
management science U علم مدیریت
management system U سیستم اداره
management system U سیستم مدیریت
management report U گزارش مدیریت
home management software U برنامههای طراحی شده جهت استفاده داخلی
lower level management U مدیریت سطح پایین
database management system U سیستم مدیریت پایگاه داده سیستم مدیریت پایگاه داده ها
middle level management U مدیریت سطح متوسط
association for system management U یک سازمان بین المللی که متعهد است تا اعضا خود را ازرشد سریع و تغییرات درزمینه مدیریت سیستم ها وپردازش اطلاعات اگاه کند
information management system U سیستم مدیریت اطلاعات
relational database management U مدیریت پایگاه دادههای رابطهای
data base management U مدیریت پایگاه داده
spatial data management U مدیریت داده فضایی
command management system U سیستم مدیریت فرماندهی سیستم مدیریت یکان
top level management U مدیریت سطح بالا
data processing management U مدیریت پردازش داده
data management system U سیستم مدیریت داده ها
data management programs U برنامههای مدیریت داده ها
management information system U سیستم مدیریت اطلاعات
management information system U نرم افزاری که به مدیران شرکت امکان دستیابی و بررسی داده را میدهد
data base management U مدیریت پایگاه داده ها
information resource management U مدیریت منبع اطلاعات
project management system U سیستم مدیریت پروژه
institute of materials management U موسسه مدیریت مواد
army management structure U سازمان مدیریت نیروی زمینی
paged memory management U مدیریت حافظه صفحه بندی شده
network data management system U مجموعهای از برنامههای مرتبط برای بار کردن دستیابی و کنترل یک پایگاه داده
data base management system U سیستم مدیریت پایگاه داده ها
relational database management system U پایگاه دادهای که تمام موضوعات ان بهم مربوطند.دادهای که فیلد مربوطه را جستجو میکند بدست می آید
simple network management protocol U سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
data processing management association U انجمن مدیریت پردازش داده
action oriented management report U گزارشی که شرایط غیرعادی رابا توجه ویژهای که نیازدارد به مدیریت هشدار میدهد
computer aided factory management U مدیریت کارخانه با استفاده ازکامپیوتر
relational database management system U پرسش پایگاه داده ها که حاوی عملگرهارابط های است
record oriented database management U برنامه مدیریت پایگاه دادههای رکوردی
relational database management system U نشانهای که دو موضوع را مقایسه میکند
table oriented database management progr U برنامه مدیریت پایگاه دادههای جدولی
hierarchical data base management system U سیستم مدیریت پایگاه داده سلسله مراتبی
program U برنامه دادن برنامه ریختن
program U دستور
program U برنامه دارکردن
program U نوشتن یا آماده کردن تعدادی دستورالعمل که کامپیوتر برای انجام عمل خاصی هدایت میکند
program U مجموعه حرکات اسکیت باز برنامه مسابقه ها در یک روز در محل معین
program U مجموعه دستورات کامل که کامپیوتر را برای کار مشخصی هدایت میکند
program id U شناسنامه برنامه
program U برنامه
program U برنامه دستور
program U برنامه نوشتن
program U نقشه
program U برنامه ریزی کردن
program U روش کار پروگرام
program U دستور کار
program U برنامه تهیه کردن
program product U محصول برنامه
program stop U توقف برنامه
program language U زبان برنامه نویسی
program run U رانش برنامه
program interrupt U قطع برنامه
program counter U شمارنده برنامه
program interrupt U وقفه برنامه
program specification U مشخصه برنامه
program schema U الگوی برنامه
program priority U اولویت برنامه
program stack U پشته برنامه
program structure U ساخت برنامه
program generator U تولیدکننده برنامه
program package U بسته برنامه
program storage U انباره برنامه
program segment U قطعه برنامه
program generator U برنامه ساز
program section U بخش تهیه برنامه ها
program relocation U جابجایی برنامه
program language U زبان برنامه
monitor program U برنامه مبصر
modular program U برنامه پیمانهای
program specification U خصیصه برنامه
program module U واحد برنامه
program music U موزیکی که نماینده یک رشته رویدادهاو منظره ها باشد
program overlay U جایگذاشت برنامه
program of instruction U برنامه اموزش
program of instruction U برنامه تدریس
program of targets U برنامه اماجها
program of targets U برنامه هدفها
master program U شاه برنامه
program manager U بخش اصلی ویندوز که کابر می بیند
program manager U مدیر برنامه ها
program library U کتابخانه برنامه ها
program proving U اثبات برنامه
program step U گام برنامه
program library U کتابخانه برنامه
program listing U سیاهه برنامه
program product U فراورده برنامه
program listing U لیست برنامه
program loans U قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
program maintenance U نگهداشت برنامه
program maintenance U نگهداری برنامه
program generator U مولد برنامه
library program U برنامه کتابخانهای
privieged program U برنامه ممتاز
operating program U برنامه اجرایی
problem program U برنامه مسئلهای
problem program U برنامهای که به هنگام قرارگرفتن واحد پردازش مرکزی در حالت مسئله اجرا میشودبرنامه مسئلهای
hardwired program U برنامه کامپیوتری درون سخت افزار که قابل تغییر نیست
processing program U برنامه پردازشی
object program U برنامه مقصد دستورالعملهایی که ازcompiler یا assemblerنتیجه شده و اماده اند تا درکامپیوتر اجرا شوند
graphics program U برنامه گرافیکی
production program U برنامه تولید
program aircraft U جمع کل هواپیماهای موجودیک کشور
program analyzer U برنامه کاو
program analyzer U تحلیل کننده برنامه
integrated program U برنامه مرتبط
portable program U برنامه قابل حمل
portable program U برنامه قابل انتقال
operating program U برنامه عملیات
package program U برنامه بستهای
package program U برنامه فشرده
paint program U نرم افزاری که به کاربر امکان رسم تصاویر روی صفحه نمایش با رنگهای مختلف با روشهای مختلف و جلوههای ویژه را میدهد
parent program U برنامه ای که برنامه دیگر را آغاز میکند.
parent program U در حین اجرا. مراحل اصلی که به برنامه پدر بر می گردد پس از اتمام کار برنامه فرزند
interactive program U برنامه محاورهای
integrated program U برنامه مجتمع
instructional program U برنامه اموزشی
payroll program U برنامه پرداخت حقوق
information program U اگاه سازی برنامه اطلاعات
information program U برنامه اگاه سازی
inference program U برنامه استنباط
generator program U برنامه مولد
program budget U بودجه برنامهای
object program U برنامه مقصود
processing program U برنامه پردازش
maintenance program U برنامه نگهداشت
program counter U شمارشگربرنامه
Recent search history Forum search
1معنی کنید: Residential Demand Side Management
1کارآفرینی
1A program is the ordered set of instructions to solve a particular problem.
1An evaluation is an assessment, as systematic and impartial as possible, of a project, program or policy. It focuses on expected and achieved accomplishments
1nternal brand management of destination brands: Exploring the roles of destination management organisations and operators
1برنامه ریزی این کار‌ چگونه است؟
03. Does the management team “put themselves in your shoes”?
03.Does the management team “put themselves in your shoes”?
0Allowances, Contingency, and Management Reserve
0Allowances, Contingency, and Management Reserve
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com